درود
یک ترم دیگر هم دارد می‌گذرد می‌رود. چشم برهم گذاشتم، گذشت! لامصب بد هم می‌گذرد. مشروط نشوم باید به همه شام بدهم. یک سری درس‌ها را که امتحان میان‌ترمشان را گند زده‌ام رفته است. یک سری دیگر راهم باید با فرایند مالش دو عضو تاثیر‌گذار اساتید حل کنم! راستی... آن استاد خیکی و خپلمان بود که برایتان شرحش دادم؟! یادتان هست که؟! یکی از شاگردانش که بیش از 12واحد با این توله خرس درس پاس کرده‌است برایمان تعریف کرد که آقای فلانی اصلن پانزده سال است ورقه‌ی امتحانی تصحیح نمی‌کند. توی اتاقش می‌نشیند، اتوماسیون آموزشی را باز می‌کند و در آنجا به عکس دانشجویان نگاه می‌کند. اگر خاطره‌ی بدی در ذهنش نسبت به آن عکس و صاحبش نداشته باشد، شازده، هفده‌ای می‌دهد و پاس می‌کند. اما اگر نسبت به کسی نظر خوشی نداشته باشد یا از قیافه ی کسی خوشش نیاید، طرف را با نمره‌ی سه یا چهار می‌اندازد!! تا این حد مزخرف است این توله خرس!!!
هفته‌ی پیش از طریق همین اتوماسیون برای من و یکی از دوستانم پیغام اخطاری فرستاده بود که رفتارت را در کلاس تصحیح کن! مردک ِنفهم گیر بیخود داده است به ما!!
از آنجایی هم که فیزیک سه واحد است و نمره‌اش اگر شانزده، هفده باشد معدل را خیلی زیاد میکشد بالا و اگر سه و چهار باشد، به یقین مشروطت می‌کند، بنا به توصیه‌ی همان شاگرد ِ استاد ِ معظم، قرار است به رسم ِ دیرین ِ شیرینی خورون و گل بَرون که در زمان تصدی علی پروین بر مسند قدرت و مربیگری پرسپولیس، توسط علی انصاریان، مهدی هاشمی نسب، بهروز رهبری فرد و حمید استیلی برای آشتی‌کنان با ایشان انجام می‌شد، جهت آشتی‌کنان و دور از جان، دور از جان، خایه مالی-پاچه خاری ِ استاد ِ توله خرس، به دیدار ایشان برویم!!! البته کلی با خودمان کلنجار رفتیم و نفس لوامه و اماره و عزت و شرف و همه و همه را زیر پا گذاشتیم برای گرفتن این تصمیم هااا!! فکر نکنید تصمیم ساده ای بود...
:.:
1/ خلاصه اینکه دو هفته ای وقت دارم برای امتحانات بخوانم. البته هفته ی پیش که اصلن نت نیامدم هم بخاطر همین امتحانات میان ترم بود که دوتایش را هفته ی پیش دادم و خِلاص...